جدول جو
جدول جو

معنی حفته حفته - جستجوی لغت در جدول جو

حفته حفته
از فشار سر درد به نفس نفس افتادن و با مرگ دسته و پنجه نرم
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رفته رفته
تصویر رفته رفته
کم کم و آهسته آهسته پیش رفتن، به تدریج و تأنّی، جسته جسته، اندک اندک، تدرّج، آهسته آهسته، خوش خوش، نرم نرمک، نرم نرم، پلّه پلّه، کیچ کیچ، خوش خوشک، کم کم، متدرّج، خرد خرد، آرام آرام
فرهنگ فارسی عمید
(رَ تَ / تِ رَ تَ / تِ)
پابپا و قدم بقدم و درجه به درجه. متدرجاً. کم کم و در امتداد زمان. (ناظم الاطباء). کنایه از تأنی و تدریج است و این مجاز است. (آنندراج). بتدریج. (فرهنگ نظام). اندک اندک. بتأنی. کم کم. خردخرد. آهسته آهسته. تدریجاً. بمرور. متدرجاً. بمرور زمان. نرم نرمک. (یادداشت مؤلف) :
ز حسن روزفزونش به صرفه می گویم
که رفته رفته مبادا بتی خدا گردد.
؟ (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از رفته رفته
تصویر رفته رفته
بتدریج اندک اندک بتاء نی: (رفته رفته پیشرفت حاصل میکند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رفته رفته
تصویر رفته رفته
((رَ تِ. رَ تِ))
اندک اندک، به تدریج
فرهنگ فارسی معین
بتدریج، تدریجاً، کم کم، یواش یواش
فرهنگ واژه مترادف متضاد